loading...
ردپای بهشت
mahdiyeh بازدید : 58 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (0)

نماز یعنی پرواز به ملکوت


 لحظة سبز دعا

چشمه ها در زمزمه، رودها در شستشو
موجها در همهمه، جويا در جستجو

باغ ، در حالِ قيام ،كوه ، در حالِ ركوع
آفتاب و ماهتاب در غروب و در طلوع
سنگ، پيشاني به خاك ، ابر سر برآسمان
مثل گنبد خم شده ، قامتِ رنگين كمان
ابر در حالِ سفر ، آسمان غرقِ سكوت
برسرِ گلدسته ها ، بالِ مرغان در قنوت

كاسة شبنم به دست ، لاله مي گيرد وضو
بيدها گرمِ نماز ، بادها در هاي و هو

سرو سر خَم مي كند ، غنچه لب وا مي كند
در ميان شاخه ها، باد غوغا مي كند

شاخه ها گل مي كنند لحظة سبز دعا
دستها پُل مي زنند ، بين دلها و خدا

قيصر امين پور

mahdiyeh بازدید : 69 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (2)


تفاوتهای زن و مرد در نگاه اسلام

 

بین زن و مرد مانند موجودات دیگر، تفاوت‏هاى بسیارى وجود دارد. بنا به گفته زیست‏شناسان هر سلول بدن مرد با هر سلول بدن زن تفاوت دارد. حتى برخى فمینیست‏ها كه سعى در پوشاندن و از بین بردن تفاوت‏ها دارند، به وجود آنها معترفند. اسلام نگاه دقیقی به این تفاوتها دارد و با ملاحظه همین تفاوتها احکام خود را صادر نموده است.

از جمله مهمترین تفاوتهای زن و مرد در زنانگی و مردانگی است. زنانگی یعنی داشتن صفات مختص به جنسیت زنانه همچون لطافت و دلبری؛ و مردانگی یعنی داشتن صفات مختص به جنسیت مردانه: مثل شجاعت و دلیری، که بنا به گفته روانشناسان هرچه میزان این تفاوتهای طبیعی بیشتر باشد، میل و رغبت زن و مرد نیز  به سمت یکدیگر  بیشتر است. «مردانى كه از "مردانگى" بیشترى برخوردارند از زنانى كه زنانگى بیشترى دارند خوش‏شان مى‏آید.» (پروفسور روژه پیره، روانشناسى اختلافى زن و مرد، ص‏39)

هنگامى كه زنان و مردان خیلى شبیه یكدیگر شوند آن جاذبه مرموز را از دست مى‏دهند. زندگى كردن با شخصى كه مثل خودمان است بسیار خسته ‏كننده است. (دكتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص‏86) «این تفاوت‏هاى مكمل كه سبب جذب و كشش به طرف شخص دیگر مى‏شود، احساس مرموزى را به نام عشق به وجود مى‏آورد.» (دكتر جان گرى، زنان، مردان، روابط، ص54)


بقیه در ادامه مطلب

admin بازدید : 73 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (2)



توحید مفضل شماره 1


توضيح مختصر:مفضل يكي از شاگردان امام صادق عليه السلام است كه به دستور امام طي چهار جلسه به خدمت امام شرفياب ميشد و حضرت نكاتي بسيار لطيف و زيبا از شگفتي هاي عالم طبيعت براي او ميفرمايند.



منبع:سایت تکدید

admin بازدید : 43 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (0)

رجال چیست و ابتدائی ترین مقدماتش چی میباشد ؟


رجال، علمی است که درباره احوال راویان حدیث از حیث اینکه شرایط قبول خبر را دارند یا ندارند، بحث می کند؛ به سخن دیگر، رجال علمی است که پیرامون حالات راویان از نظر صفات و شرایطی که موجب قبولی یا عدم قبولی احادیث آنهاست، بحث می کند؛ اینکه عادل هستند یا نه، موثق هستند یا نه، ممدوح اند یا مذموم، یا مهمل، یا مجهول. تحقیق از اساتید و شاگردان و طبقه روایی شان برای تشخیص مرسل یا مسند بودن خبر و تشخیص راویانی که در نام با یکدیگر اشتراک لفظی دارند، و خلاصه بحث درباره تمام مطالبی که قبول یا رد خبر، بر آن متوقف است. (1)


مثلا در سند حدیثی چنین آمده: «علی بن ابراهیم عن محمد بن عیسی عن یونس بن عبدالرحمن عن صالح بن سهل عن بعض اصحابه عن ابی عبدالله(ع) ... »، این سند از نظر رجالی ضعیف محسوب می شود، زیرا وضعیت «صالح بن سهل» روشن نیست و برخی رجالیون گفته اند: او غالی و کذاب و وضاع بوده است. «بعض اصحابه» هم مجهول است.

ابتدایی ترین مقدمات رجال درباره این مطلب بحث می کند که آیا ما به علم رجال نیاز داریم یا نه. برخی می گویند نیاز داریم و برخی منکر آنند و هر یک برای خود دلایلی دارند و البته دلایل قائلین به ضرورت نیاز به علم رجال، قوی تر و واقع بینانه تر است.(2) پس از اثبات نیاز به علم رجال، نوبت به آشنایی با منابع اولیه رجالی مانند رجال کشی، رجال نجاشی، رجال طوسی، فهرست طوسی، رجال برقی و ... می رسد (3)، سپس نوبت به بررسی منابع ثانوی علم رجال می رسد مانند رجال ابن داوود یا خلاصة الاقوال علامه حلی و ... (4).


پی نوشت
-----------------------------
1- کلیات فی علم الرجال، استاد سبحانی، ص 11.
2- همان، ص 33 تا 51
3- همان، ص 53 تا 75
4- همان، 105 تا 123.

admin بازدید : 44 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (0)


جناب بحرانی در دره 59 کتاب ددر النجفیه می نویسد :
انما أخذ بقول هذا الأخباري الذي أفتاه بناء على ما فهمه من الأخبار، و أن الحكم في تلك المسألة كذلك، فكيف يكون مقلّدا للإمام، و الأخباري الآخر يفتي بخلافه باعتبار ما أدّى إليه فهمه و وصل إليه إدراكه؟

تا آنجا که می گوید :


من أنه ربّما نشأ من اختلاف الأخبار، و ربّما نشأ من اختلاف الأفهام، الذي هو السبب التام في أكثر الأحكام
اگر این دره را کامل بخوانید متوجه می شوید که جناب شیخ یوسف بحرانی سعی بر این دارد که بگوید مجتهدین و اخباریین فرقی باهم ندارند زیرا مجتهدین به دلیل عقلی عمل می کنند و اخباریین به فهم فقیه و هر دو تقلید را جائز می دانند در همان بخش ذکر می کند اینکه اخباریین می گویند همه رعیت یعنی مردم مقلد معصوم اند غلط است زیرا وقتی که شخص اخباری به عالم رجوع می کند آن عالم فهم خود را از روایت می گوید و شخص قبول کرده و بدون دلیل می پذیرد همانطور که اصولیون از مجتهد می پذیرند . همانطور که می بینیم اخباریان ارومیه و تبریز به طور کامل از شیخ حسین عرب باغی تقلید می کنند و اساسا تقلید یک مقوله مشترک بین هر دو گروه است . اخباری فهم خود را میگوید و مجتهد نیز همین طور برای همین شیخ یوسف بحرانی اشاره میکند که این اختلاف واقع شده بین اخباریین به خاطر فهم است نه به خاطر اختلاف حدیث . همانطور که فیض کاشانی نیز در کتاب الاصول الاصلیه ص 150- 151 می نویسد :
تقلید اگر از روی بصیرت و آگاهی باشد تقلیدی جائز است ( که همان تقلید از اخباریان است و در ادامه می گوید حتی اگر از روی بصیرت و آگاهی نباشد )، تا آنجا کی می گوید : و تقلیدی که از روی بصیرت و آگاهی نیست ولی جائز است تقلید از اخباریون در در فتواهایشان است .
در اینجا جناب فیض فاش می گوید که تقلید از اخبارییون حتی اگر از روی بصرت و آگاهی نیست درست است ، ولی در اینجا نهج اهل حدیث و اخباریین جدا می شود ، در پست های بعدی به بیان عقاید اهل حدیث می پردازم .

admin بازدید : 52 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (1)


یک روز پدر بزرگم برام يه کتاب دست نويس آورد، کتابي که بسيار گرون قيمت بود، و با ارزش، وقتي به من داد، تاکيد کرد که اين کتاب مال توئه مال خود خودته، و من از تعجب شاخ در آورده بودم که چرا بايد چنين هديه با ارزشي رو بي هيچ مناسبتي به من بده، من اون کتاب رو گرفتم و يه جايي پنهونش کردم،
چند روز بعدش به من گفت کتابت رو خوندي ؟ گفتم نه، وقتي ازم پرسيد چرا گفتم گذاشتم سر فرصت بخونمش، لبخندي زد و رفت،
همون روز عصر با يک کپي از روزنامه همون زمان که تنها نشريه بود برگشت اومد خونه ما و روزنامه رو گذاشت روي ميز، من داشتم نگاهي بهش مينداختم که گفت اين مال من نيست امانته بايد ببرمش،
به محض گفتن اين حرف شروع کردم با اشتياق تمام صفحه هاش رو ورق زدن وسعي ميکردم از هر صفحه اي حداقل يک مطلب رو بخونم.
در آخرين لحظه که پدر بزرگ ميخواست از خونه بره بيرون تقريبا به زور اون روزنامه رو کشيد از دستم بيرون و رفت. فقط چند روز طول کشيد که اومد پيشم و گفت ازدواج و عشق مثل اون کتاب و روزنامه مي مونه
ازدواج اطمينان برات درست مي کنه که اين زن يا مرد مال تو هستش مال خود خودت، اون موقع هست که فکر مي کني هميشه وقت دارم بهش محبت کنم، هميشه وقت هست که دلش رو به دست بيارم، هميشه مي تونم شام دعوتش کنم اگر الان يادم رفت يک شاخه گل به عنوان هديه بهش بدم، حتما در فرصت بعدي اين کارو مي کنم حتي اگر هرچقدراون آدم با ارزش باشه مثل اون کتاب نفيس و قيمتي، اما وقتي که اين باور در تونيست که اين آدم مال منه، و هر لحظه فکرمي کني که خوب اين که تعهدي نداره، مي تونه به راحتي دل بکنه و بره، مثل يه شيء با ارزش ازش نگهداري مي کني و هميشه ولع داري که تا جايي که ممکنه ازش لذت ببري، شايد فردا ديگه مال من نباشه، درست مثل اون روزنامه حتي اگر هم هيچ ارزش قيمتي نداشته باشه...
و این تفاوت عشق است با ازدواج
admin بازدید : 58 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)



1. خداوند به صالحان و نیکوکاران وعده ثواب و پاداش، و به طالحان و بدکاران وعده کیفر و عذاب داده است:

«وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقينَ غَيْرَ بَعيدٍ هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفيظٍ»؛ در آن روز) بهشت را به پرهيزگاران نزديك مى‏كنند، و فاصله‏اى از آنان ندارد. اين چيزى است كه به شما وعده داده مى‏شود، و براى كسانى است كه بسوى خدا بازمى‏گردند و پيمانها و احكام او را حفظ مى‏كنند. (ق، 31 و 32)

«إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوينَ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعينَ»؛ مگر گمراهانى كه از تو پيروى مى‏كنند، و دوزخ، ميعادگاه همه آنهاست! (حجر، 43)

2. قیامت، وعده الهی است:

«فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذي يُوعَدُونَ»
آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه‏ور باشند و سرگرم بازى شوند تا روزى را كه به آنها وعده داده شده است ملاقات كنند (و نتيجه كار خود را ببينند). (زخرف، 83)

3. با وجود وعده، عمل به آن لازم است.

4. خداوند از وعده خود تخلف نمی کند: «وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ»؛ خداوند هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد كرد. (حج، 47)


بنابر این، خداوند به معاد و نیز پاداش و عذاب، وعده داده است و از وعده خود تخلف نمی کند. لذا بر اساس وعده الهی، معاد محقق می شود

admin بازدید : 59 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

عقل حکم می کند که هر فاعل مختاری، باید به عدل عمل کند.

انسان ها را می توان به دو دسته فرمانبردار و نافرمان، تقسیم کرد.

لازمه فعل عادلانه این است بین این دو فرق گذاشته شود و به انسان نیکوکار و فرمانبر، پاداش داده، و انسان نافرمان و عصیانگر، مجازات شود.

وقتی پاداش و کیفر در این دنیا محقق نمی شود، لازمه اش این است که عالَم دیگری (عالم آخرت) باشد تا این کار در آن انجام شود.

بنابر این، مقتضای عدل الهی این است که در ادامه عالم دنیا، معاد و عالم آخرت وجود داشته باشد.

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 441
  • بازدید کلی : 6,942